باند کار کودک

باند کار کودک؛ افسانه‌ای که رسانه‌ها ساختند

باند کار کودک، کودکان زیادی را هر روز بر سر چهار راه‌های شهر می‌بینیم که گاه با جثه‌های کوچکشان لا به لای ماشین‌های رنگا رنگ خیابان گم می‌شوند و ما فقط دستان کوچکشان هنگام درخواست چند اسکناس پول را می‌بینیم که به سمت شیشه‌های نیمه بالا دراز می‌کنند، کودکانی که اغلب به اجبار خانواده بساط دفتر و کتاب را کنار گذاشتند و فقط کار می‌کنند، اما بیشتر اوقات ما رهگذران با بی‌حوصلگی از کنار آنها عبور می‌کنیم و گاهی به باور اینکه آنها جزعی از یک باند هستند، رفتار تندی با آنها می‌کنیم، نمایی که ساخت سریال‌ها و برنامه‌های رسانه ملی تاثیر زیادی بر این بازنمایی داشته و حالا بر باور بسیاری از مردم نشسته است.
یکی از پر نقد‌ترین برنامه‌ها که توجه و واکنش بسیاری از فعالان اجتماعی و کارشناسان این حوزه را برانگیخت سریان‌های آوای باران و ملکه گدایان بود که به باور بعضی، بر تلاش فعالان این حوزه برای آگاهی بخش جامعه تاثیر منفی بسیاری داشت و همچنین دعوت کودکان کار در برنامه‌های تلویزیونی همچون دعوت دو کودک کار در برنامه ماه عسل که چند سال پیش اتفاق افتاد و طبق گفته‌های حیدری این نوع برنامه‌ها و سریال‌ها به درستی معضل را بررسی نمی‌کنند و در راستای حل یک مسائله‌ی اجتماعی گامی بر نمی‌دارند‌.

بازنمایی کودکان کار در سریال و رسانه‌ها چگونه است؟

سما حیدری پژوهشگر اجتماعی با اشاره به موضوع نمایش چهره‌ی اشتباه از کار کودک در رسانه‌ و برنامه‌های رسانه ملی، بر این باور است که طبق اسناد بررسی شده در پایانامه‌ی خود در مورد بازنمایی کودک کار در سریال‌ها، حتی یک مورد کار کودک در باند هم برنخورده است و ادامه می‌دهد: «جدای بررسی که در این زمینه داشتم، با فعالینی هم صحبت کردم که چندین سال در این حوزه به شکل تخصصی فعالیت می‌کردند و حتی یک بار هم با مقوله‌ی باند کودکان کار بر نخورده بودند و کاملا باند کودک را رد می‌کنند.
حیدری ادامه می‌دهد: «بعد از آنکه اسناد مورد نیاز را به شکل کامل بررسی کردم، به موضوع بازنمایی کار کودک در رسانه پرداختم و آن را واکاوی کردم که دیدم هیچ نسبتی با واقعیت اجتماعی ندارد و واقعیت زندگی این بچه‌ها زمین تا آسمان با چیزی که رسانه و سریال‌ها نشان می‌دهند تفاوت دارد، چون وقتی یک پدیده را فردی می‌کنیم، مثلا می‌گوییم کودک کار از باند است، یعنی نقص ساختاری به آن وارد نکردیم، در صورتی که طبق تحقیقاتم مهمترین دلیل افزایش کار کودک که هر سال بیشتر از سال قبل می‌شود، موضوع فقر اقتصادی خانواده‌ها است.»
این پژوهشگر به جمعیت زیاد اغلب خانواده‌های طبقه‌ی فرودست اشاره می‌کند که عوامل زیادی در این چرخه دست به دست هم می‌دهد تا کودک آن خانواده سر چهارراه مشغول فال فروشی و تکدی‌گری قرار بگیرد و ادامه می‌دهد: «اینها جزو مشکلات ساختاری محسوب می‌شود، در نظر بگیرید اگر سطح فرهنگ و اقتصاد بالاتر برود، این قبیل مشکلات چقدر کم‌تر خواهند شد، بنابراین وقتی یک مشکل ساختاری را فردی می‌کنیم، دیگر مقصر ماجرا تغییر می‌کند، چیزی که در بعضی سریال‌ها می‌بینیم،مثلا در سریال آوای باران هم که چنین نگاه اشتباهی را بازتاب کرد، در آخر راهکارش را هم به نمایش گذاشت، نقش اصلی خانه‌ی پدری خود را خیریه کرد، یعنی خودشان مسئله را آن طور که می‌خواهند نشان می‌دهند و در آخر هم پیام می‌دهند خیریه‌ها دست به کار شوند، موضوعی که خودش یک مسائله است، برای همین مسائل است که در جامعه با هر کسی صحبت می‌کنیم می‌گوید کودک کار از باند است. »
حیدری تاکید دارد اگر مسائله‌ایی به درستی شناخته نشود، درست هم حل نخواهد شد و در ادامه بیان می‌کند: «الان تلویزیون بزرگترین مرکز آگاهی دهنده به عموم مردم است و کاری که متاسفانه در قبال کودک کار کرده، این است که اصلا آنها را ندیده، در ساختار تلویزیون اصلا این کودکان دیده نشدند و همه در بند باندهایی هستند که آنهم مشکل خودشان محسوب می‌شود و در نهایت فقط برای آنها خیریه زده می‌شود، در این ماجرا مبلغان چنین تفکری فقط خودشان را مبرا می‌کنند و اینها باعث شده تا کودکان کار از دغدغه‌های مردم خالی شود و باعث یک بازنمایی اشتباه شود.»
وی می‌گوید: «پسری را می‌شناسم که خودش از کودکان کار بوده اما درس خواند و الان یک شاعر موفق شده است، او به من می‌گفت بزرگ‌ترین ظلم را رسانه در حق کودک کار کرد چون نه تنها هیچ وقت به ما کمک نکرد بلکه کودک کار را خلاف کار، جیب بر و قاچاقچی به نمایش گذاشت، اما واقعیت این است که در کودکی خیلی وقت‌ها از خانه بیرون می‌رفتم تا غذا پیدا کنم، حتی پسر دیگری می‌گفت، مادرم گاهی می‌گوید برو غذای خودت را پیدا کن، بنابراین خود کودکان کار هم از این بازنمایی اشتباه دلگیر هستند و فقط به این شکل مسائله پاک می‌شود، ما خودمان را جای کودک بی‌گناهی بگذاریم که در سن شش سالگی نه تنها که بار خیلی سنگینی را در زندگی به دوش می‌کشد، بلکه در عوض آن نه تنها بارش را کسی کم نمی‌کند بلکه با رفتارهای اشتباه سنگین‌تر هم می‌شود، شاید بهتر باشد رسانه اصلا تصویری از این کودکان نشان ندهد تا ما خودمان خودمان این تصاویر را به شکل واقعی ببینیم و درک کنیم چون در این صورت عزت نفس این کودکان بهتر حفظ می‌شود.»
حیدری به اهمیت عزت نفس این کودکان اشاره می‌کند و می‌گوید: «وقتی کودک کار ۹ ساله شبانه روز کار می‌کند و در آخر برچسبی به او زده می‌شود، بی‌عدالتی در وجودش ریشه می‌کند و در سنین بزرگی باعث ایجاد خشم در او می‌شود، در واقع ما با رفتارهای اشتباه این کودکان را به خلافکار و چاقوکش تبدیل می‌کنیم، متاسفانه عزت نفس این کودکان در رسانه بی‌معنی است و فقط برای اینکه بگوید من به این معضل پرداختم کاری می‌کند و اصلا این موضوع که باید به چه شکل به مسایله بپردازد برای او اهمیت ندارد.»
این پژوهشگر در پایان ادامه می‌دهد: «مثلا وقتی دو کودک کار را به برنامه‌ایی در تلویزیون دعوت می‌کنند باید بررسی کنند که این کار چه تاثیری در مسائله‌ی اجتماعی گذاشته، اما کلا نگاهشان به این مسائله‌ مشکل دارد و به نظر من رسانه نه از روی نا آگاهی، بلکه کاملا از روی آگاهی این بازنمایی را نشان می‌دهد، اگر ۷۵ درصد علت کار کودک فقر خانواده باشد ما به چرخه‌ی اقتصاد کشور می‌رسیم و بنظر من رسانه همه‌ی این ابعاد را می‌فهمد و فقط سعیی دارد کاری کند تا خودش را گناه کار جلوه ندهد.»

 

منبع دیدار نیوز
نویسنده نسترن فرخه

باند کار کودک

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *